خلاصه
این مطالعه به بررسی امور زیر می پردازد، آیا: (الف) ابعاد شخصیتی و صفات هوش عاطفی مرتبط با وضعیت اجتماعی واقعی و ادراکی هستند، (ب) آیا وضعیت اجتماعی در دستاورد تحصیلی نفوذ دارد، و (ج) اگر چنین است آیا این وابستگی با توجه به جنسیت تعدیل می یابد. نمونه ای از ۵۹۵ کودک و نوجوان ایتالیایی برای متغیرهای شخصیتی، توانایی شناختی غیر کلامی اندازه گیری و تکمیل شد، در حالی که نمرات پایان سال از دفاتر مدارس به دست آمد. با رویکرد جامعه سنج، شرکت کنندگان به درجه پذیرش و رد و همچنین درک خود آنان از پذیرش و رد در محیط کلاس درس امتیاز دادند. نتایج نشان می دهد که جنسیت، وابستگی صفات شخصیتی و هوش عاطفی و موقعیت اجتماعی واقعی را برای نوجوانان، و وضعیت اجتماعی ادراکی را برای کودکان را تعدیل می نماید. به طور کلی، شخصیت بر موقعیت اجتماعی تاثیر می گذارد و آن هم فقط برای زنان. جنسیت همچنین باعث تعدیل اثرات وضعیت اجتماعی واقعی بر پیشرفت تحصیلی می گردد، که در این بین دختران نوجوان تحت تاثیر بیشتر پذیرش ضعیف هستند. پیامدهای در ادامه بحث می شود.
واژگان کلیدی: موقعیت اجتماعی ، شخصیت ، صفات هوش عاطفی ، عملکرد تحصیلی ، پنج بعد شخصیتی ،تفاوت های جنسیتی ، روابط با همسالان
————————————-
عنوان اصلی مقاله: Social status and its link with personality dimensions, trait emotional intelligence, and scholastic achievement in children and early adolescents
ترجمه فارسی عنوان: وضعیت اجتماعی و پیوند آن با ابعاد شخصیتی، صفات هوش عاطفی، و عملکرد تحصیلی در کودکان و نوجوانان
تعداد صفحات انگلیسی: ۹ صفحه
تعداد صفحات ترجمه فارسی: ۳۶ صفحه
خلاصه
خصیصه های بیولوژیکی برای افسردگی، که در حال حاضر رو به فزونی اند، می توانند منجر به بدبینی پیش آگاهی شوند – ادراک این که نشانه ها نسبتا تغییرناپذیرند و کاهش آن بعید به نظر می رسد (کاوال، هاسلام، و گاتدینر، ۲۰۱۳؛ لبوویتز، آن، و نولن-هوکسما ۲۰۱۳). در میان افراد دارای نشانگان بیماری، این امر ممکن است نتایج مهمی بالینی داشته باشد، از آنجا که کاهش اعتماد به نفس در توانایی شخص در غلبه بر افسردگی؛ حامل خطرِ به حقیقت بدل شدن این پیشگویی می باشد. پژوهش های قبلی (لبوویتز، آن، و همکاران، ۲۰۱۳) نشان دادند که مداخلات روانشناختی در آموزش افراد دارای نشانگان بیماری در مورد این که چگونه اثرگذاری عوامل ژنتیکی و بیولوژیک عصبی دخیل در افسردگی، قابل انعطاف هستند و می توانند با استفاده از تجارب اصلاح شده و عوامل محیطی بدبینی پیش آگاهی را کاهش دهند. در حالی که تحقیقات قبلی تنها این اثرات را در کوتاه مدت نشان داده است، پژوهش حاضر این یافته ها را توسط آزمایش این که آیا چنین منافعی شش هفته پس از مداخله همچنان پابرجا هستند یا نه، گسترش می دهد. در واقع، در میان افرادی که در ابتدا تصور می نمودند عوامل بیولوژیکی نقش مهمی در تأثیرگذاری بر سطح افسردگی افراد دارد، قرار گرفتن در معرض روانشناختی با تمرکز انعطاف پذیری باعث کاهش سطح بدبینی پیش آگاهی مرتبط با افسردگی می شود و منجر به باور قوی تر در توانایی خود برای تنظیم حالات روانی آنها می گردد. از نگاه منتقدانه، این منفعت شش هفته پس از مداخله ادامه دار بوده است. پیامدهای بالینی این یافته ها بحث شده است.
واژگان کلیدی: افسردگی ،آموزش روانی ، توضیحات بیولوژیکی ، بدبینی پیش آگاهی، نمایندگی
———————————————
عنوان اصلی مقاله: Emphasizing Malleability in the biology of depression: Durable effects on perceived agency and prognostic pessimism
ترجمه فارسی عنوان: تاکید بر انعطاف پذیری در بیولوژی افسردگی: اثرات طولانی مدت در وساطت ادراکی و بدبینی پیش آگاهی
تعداد صفحات انگلیسی: ۶ صفحه
تعداد صفحات ترجمه فارسی: ۲۳ صفحه