خلاصه
این مطالعه به بررسی ارتباط آینده نگر بین پنج ویژگی شخصیتی دوران کودکی و فرزند پروری ادراکی در نوجوانان می پردازد. علاوه بر این، ما هچنین بررسی نمودیم که آیا این رابطه توسط حس صلاحیت والدین تعدیل گشته؛ و اینکه آیا ارتباطات برای مادران و پدران متفاوت از هم بوده است. برای ۲۷۴ کودک، معلمان در مورد پنج ویژگی های شخصیتی کودکان در مقطع زمانی ۱ ، مادران و پدران راجع به حس صلاحیت خود در مقطع زمانی ۲ گزارش داده، و کودکان (که در حال حاضر به دوره نوجوانی رسیده اند) در مقطع زمانی ۳، والدین خود را از نظر گرمای عاطفی، واکنش بیش از حد و کنترل روانی رتبه بندی نمودند. آنالیز واسطه گری (تعدیل) اثرات مستقیم و غیر مستقیم را از خود نشان داد. هیچ تفاوتی در ارتباطات برای فرزند پروری ادراکی مادران و پدران یافت نشد. این مطالعه نشان می دهد که شخصیت کودک در اواخر دوران کودکی به طور قابل توجهی به گرمای عاطفی، واکنش بیش از حد و کنترل روانی ادراکی والدین در دوران نوجوانی مرتبط است. علاوه بر این، حس صلاحیت والدین واسط رابطه بین وجدان کودک و گرمای عاطفی، واکنش بیش از حد و کنترل روانی ادراکی والدین است.
واژگان کلیدی: شخصیت کودک ، حس صلاحیت والدین ، فرزندپروری ، پنج بعد شخصیتی ، میانجیگری
———————————————
عنوان اصلی مقاله: The prospective relationship between child personality and perceived parenting: Mediation by parental sense of competence
ترجمه فارسی عنوان: رابطه آینده نگر بین شخصیت فرزند و فرزندپروری ادراکی: واسطهگری توسط حس صلاحیت والدین
تعداد صفحات انگلیسی: ۶ صفحه
تعداد صفحات ترجمه فارسی: ۲۴ صفحه
خلاصه
خصیصه های بیولوژیکی برای افسردگی، که در حال حاضر رو به فزونی اند، می توانند منجر به بدبینی پیش آگاهی شوند – ادراک این که نشانه ها نسبتا تغییرناپذیرند و کاهش آن بعید به نظر می رسد (کاوال، هاسلام، و گاتدینر، ۲۰۱۳؛ لبوویتز، آن، و نولن-هوکسما ۲۰۱۳). در میان افراد دارای نشانگان بیماری، این امر ممکن است نتایج مهمی بالینی داشته باشد، از آنجا که کاهش اعتماد به نفس در توانایی شخص در غلبه بر افسردگی؛ حامل خطرِ به حقیقت بدل شدن این پیشگویی می باشد. پژوهش های قبلی (لبوویتز، آن، و همکاران، ۲۰۱۳) نشان دادند که مداخلات روانشناختی در آموزش افراد دارای نشانگان بیماری در مورد این که چگونه اثرگذاری عوامل ژنتیکی و بیولوژیک عصبی دخیل در افسردگی، قابل انعطاف هستند و می توانند با استفاده از تجارب اصلاح شده و عوامل محیطی بدبینی پیش آگاهی را کاهش دهند. در حالی که تحقیقات قبلی تنها این اثرات را در کوتاه مدت نشان داده است، پژوهش حاضر این یافته ها را توسط آزمایش این که آیا چنین منافعی شش هفته پس از مداخله همچنان پابرجا هستند یا نه، گسترش می دهد. در واقع، در میان افرادی که در ابتدا تصور می نمودند عوامل بیولوژیکی نقش مهمی در تأثیرگذاری بر سطح افسردگی افراد دارد، قرار گرفتن در معرض روانشناختی با تمرکز انعطاف پذیری باعث کاهش سطح بدبینی پیش آگاهی مرتبط با افسردگی می شود و منجر به باور قوی تر در توانایی خود برای تنظیم حالات روانی آنها می گردد. از نگاه منتقدانه، این منفعت شش هفته پس از مداخله ادامه دار بوده است. پیامدهای بالینی این یافته ها بحث شده است.
واژگان کلیدی: افسردگی ،آموزش روانی ، توضیحات بیولوژیکی ، بدبینی پیش آگاهی، نمایندگی
———————————————
عنوان اصلی مقاله: Emphasizing Malleability in the biology of depression: Durable effects on perceived agency and prognostic pessimism
ترجمه فارسی عنوان: تاکید بر انعطاف پذیری در بیولوژی افسردگی: اثرات طولانی مدت در وساطت ادراکی و بدبینی پیش آگاهی
تعداد صفحات انگلیسی: ۶ صفحه
تعداد صفحات ترجمه فارسی: ۲۳ صفحه